عکس || آهنگ || فیلم || جک و اس ام اس || موبایل

عکس || آهنگ || فیلم || جک و اس ام اس || موبایل

عکس || آهنگ || فیلم || جک و اس ام اس || موبایل

عکس || آهنگ || فیلم || جک و اس ام اس || موبایل

شیر

مادر: مگر بهت نگفتم مواظب سررفتن شیر باش!
دختر: چرا من هم مواظبش بودم، درست سر ساعت هفت و بیست و سه دقیقه سررفت!

تقویت مو

روزی مردی به داروخانه رفت و گفت: «یک شیشه داروی تقویت مو می خواهم.»
دارو فروش گفت: «کوچک یا بزرگ؟»
مرد پاسخ داد: «کوچک باشد؛ چون من از موی بلند خوشم نمی آید.»

یازده

معلم به شاگرد گفت: «بنویس یازده.»
مسعود نوشت یک و به فکر
فرو رفت. معلم گفت: «چرا این قدر فکر می کنی؟»
شاگرد گفت: «می خواهم ببینم که یک دیگر را این طرف یک بنویسم یا آن طرفش!»

انگشت درد

بیمار: آقای دکتر! هنوز انگشتم درد می کند.
دکتر: ببینم، مگر نسخه ای را که هفته قبل بهت داده بودم، نپیچیدی؟
بیمار: چرا! پیچیدم دور انگشتم، ولی خوب نشد که نشد!

طلبکار یا بدهکار؟

اولی: می توانی به من ده هزار تومان قرض بدهی؟
دومی: نه، تمام دارایی ام فقط شش هزار تومان است.
اولی: اشکالی ندارد. چهار هزار تومانش را به من بدهکار می مانی.

گدای با مرام

گدا: آقا، بی زحمت دو هزار تومان بده به من ناهار بخورم.
عابر: برو بابا! من خودم هنوز ناهار نخورده ام.
گدا: عیب ندارد، پس چهار هزار تومان بده، ناهار مهمان من باش

یک درجه برتر

اولی: یک فوتبالیست را نام ببر که یک درجه برتر از مارادونا باشد.
دومی: ماراسه نا.

در حیاط تیمارستان

دو دیوانه در حیاط تیمارستان قدم می زدند.
دیوانه اولی به تیر چراغ برق کوبید و گفت: هر چه در این خانه را می زنم، کسی جواب نمی دهد.
دیوانه دومی گفت: عجیب است. چراغشان هم روشن است.

آرزوی خسیس

از آدم خسیسی پرسیدند: بزرگ ترین آرزویت چیست؟
خسیس جواب داد: کچل شوم تا دیگر هرگز پول سلمانی
ندهم.